دلم دیوار میخواهد
بدون آجر!
دیواری که فقط
تو آنسوی باشی و من اینسوی
ازش بالا برویم دوتایی
... ... دستهای هم را بگیریم.... و از سیبهای آمده تا آن بالا... بچینیم
و تو .......ستاره ات را ...... روی آسمان ..... نشانم دهی
که منم
و من آسمانم را / نشانت بدهم
که تویی
تا...تو لبخندت را..... روی سیب نقاشی کنی
و من لبخندت را .....روی لبهایم نقاشی کنم

و تو باشی ومن...و...آسمون و تو و من!

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 16:33 | |

تنگی نفست رو نندا ز گردن آلودگی هوا
دلت رو ببین ، کجا گیر کرده!

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 16:33 | |

کمی بامن مداراکن...

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 16:29 | |

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 17:22 | |

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 17:20 | |

کدامین مذهب است که مرا،
منع می کند برای لمس تو...؟!
با تو، جهنم هم گلستانیست برای من...
تو فقط باش...
گناهش پای من...!!!

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 10:50 | |

به همین راحتی....

کسی که تا چندی پیش خودش غزل خداحافظی مینوشت...بالاخره رفتنی شد...

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 10:49 | |

گاهي چقدر دلم هوس شيطنت ميكند

از همان شيطنت هايي كه حرف تو پشت بند آن باشد

كه ميگويي :

مگه دستم بهت نرسه !

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 7:16 | |

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 7:16 | |

هرکی تنهاس یه کامنتی چیزی بزاله ......

[+] نوشته شده توسط مینومینا در 7:14 | |